سلام.
دو روز پیش یعنی 19 مرداد 88 دو اتفاق جالب و البته تلخ در مشهد برای من و همسرم رخ داد. اولین اتفاق حدود ساعت 6 بعدازظهر بود که به همراه همسرم در حال پیاده روی در یکی از خیابان ها بودیم که یک موتورسیکلت با دو سرنشین که یکی از آنان تی شرت سبز رنگ به تن داشت به سرعت از کنار ما عبور کرده و کیف همسرم را از شانه اش قاپیدند. متأسفانه هر چه بدنبال آنان دویدم فایده ای نداشت و آنها به سرعت متواری شدند و در نتیجه گوشی موبایل و برخی وسایل دیگر همسرم به دست آنان افتاد. اتفاق دوم ساعت 11 شب همان روز رخ داد به این صورت که من برای خرید از منزل خارج شدم و پس از مدت کمی یک موتورسیکلت دوسرنشین دیگر که اینبار هم یک نفر آنها تی شرت سبز رنگ به تن داشت و هر دوی آنان صورت آفتاب سوخته و موهای کوتاه (نمره 4) داشتند و شباهت زیادی به سربازان داشتند، با تهدید من بوسیله چاقو، گوشی موبایلم را دزدیدند. بگذریم از پلیس و شکایت و آگاهی و مخابرات. همان شب پس از یکی دو ساعت صدای جیغ یک زن و دوباره صدای گاز دادن موتور هوندا به گوش رسید. همچنین همان شب دو یا سه مورد دیگر موتورسوار دو ترکه که یک سرنشین آن تی شرت سبز داشت در خیابان مشاهده کردم. این در حالیست که منطقه آزادشهر یکی از مناطق نسبتاً امن مشهد به شمار می آید و نسبت به مناطق پایین شهر، این قبیل جرائم کمتر در آن اتفاق می افتد. نتیجه گیری را خودتان بکنید، اما به نظر من این لباس سبز و آن چهره سربازمانند، کمی مشکوک است و خبر از ترفند جدید نیروهای نظامی، برای خراب کردن وجهه سبزها (که اکثراً انسانهای فرهیخته و باسوادی هستند) و ایجاد تنفر از آنان در انسانهای عادی دارد. آن هم دوبار در یک شب برای یک نفر! البته اصرار به ربودن گوشی موبایل نیز برای بررسی اطلاعات موجود در آن نیز به این شک دامن می زند.
در ضمن در آگاهی یکی از کارآگاهان می گفت آمار کیف قاپی و زورگیری امسال 40 درصد رشد داشته است.
دو روز پیش یعنی 19 مرداد 88 دو اتفاق جالب و البته تلخ در مشهد برای من و همسرم رخ داد. اولین اتفاق حدود ساعت 6 بعدازظهر بود که به همراه همسرم در حال پیاده روی در یکی از خیابان ها بودیم که یک موتورسیکلت با دو سرنشین که یکی از آنان تی شرت سبز رنگ به تن داشت به سرعت از کنار ما عبور کرده و کیف همسرم را از شانه اش قاپیدند. متأسفانه هر چه بدنبال آنان دویدم فایده ای نداشت و آنها به سرعت متواری شدند و در نتیجه گوشی موبایل و برخی وسایل دیگر همسرم به دست آنان افتاد. اتفاق دوم ساعت 11 شب همان روز رخ داد به این صورت که من برای خرید از منزل خارج شدم و پس از مدت کمی یک موتورسیکلت دوسرنشین دیگر که اینبار هم یک نفر آنها تی شرت سبز رنگ به تن داشت و هر دوی آنان صورت آفتاب سوخته و موهای کوتاه (نمره 4) داشتند و شباهت زیادی به سربازان داشتند، با تهدید من بوسیله چاقو، گوشی موبایلم را دزدیدند. بگذریم از پلیس و شکایت و آگاهی و مخابرات. همان شب پس از یکی دو ساعت صدای جیغ یک زن و دوباره صدای گاز دادن موتور هوندا به گوش رسید. همچنین همان شب دو یا سه مورد دیگر موتورسوار دو ترکه که یک سرنشین آن تی شرت سبز داشت در خیابان مشاهده کردم. این در حالیست که منطقه آزادشهر یکی از مناطق نسبتاً امن مشهد به شمار می آید و نسبت به مناطق پایین شهر، این قبیل جرائم کمتر در آن اتفاق می افتد. نتیجه گیری را خودتان بکنید، اما به نظر من این لباس سبز و آن چهره سربازمانند، کمی مشکوک است و خبر از ترفند جدید نیروهای نظامی، برای خراب کردن وجهه سبزها (که اکثراً انسانهای فرهیخته و باسوادی هستند) و ایجاد تنفر از آنان در انسانهای عادی دارد. آن هم دوبار در یک شب برای یک نفر! البته اصرار به ربودن گوشی موبایل نیز برای بررسی اطلاعات موجود در آن نیز به این شک دامن می زند.
در ضمن در آگاهی یکی از کارآگاهان می گفت آمار کیف قاپی و زورگیری امسال 40 درصد رشد داشته است.
عزیز !
پاسخحذفآزادشهر دیگه امن نیست !
شب عید فطر من و دوستم رو هم خفت کردن ! تو پاسگاه فهمیدیم 10 دقیقه قبل از ما هم یک نفر دیگرو تو امامت خفت کرده بودند !
آره اینجوریاس!
عزیز!
پاسخحذفآزادشهر دیگه امن نیست!
منو دوستمو شب عید فطر تو امامت خفت کردند!
تو پاسگاه فهمیدیم که 10 دقیقه قبل از ما هم یکی دیگرو خفتیده بودند!