۱۳۸۸/۰۳/۱۲

همکلاسی

ترانه های عشقمان، مرثیه فراق شد
تو رفتی و وجود من، سکوت و انتظار شد
در آسمان ستاره نیست، هوای دشت تازه نیست
زمین سبزه زار عشق، کویر و شوره زار شد


روزها بی تابم و از فکر تو دیوانه ام
شب بدون تو خرابی گوشه ی میخانه ام
از نگاه خسته ام پیداست سر تا پا غمم
باز گرد امید من آباد کن ویرانه ام

برای محمد... (مرجان)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر