۱۳۸۸/۰۳/۳۱

پيش بينی حضرت امير از شرايط امروز ايران

بخش اول: پيش بينی حضرت امير از شرايط امروز ايران
از ميان حقوق خداوند بزرگترين حقي را که فرض شمرده است حق زمامدار بر مردم و حق مردم بر والي و حاکم است. اين فريضه اي است که خداوند براي هر يک از زمامداران و مردمان بر ديگري قرار داده است... مردم هرگز اصلاح نمي شود جز با اصلاح شدن زمامداران. و زمامداران اصلاح نمي گردند جز با استقامت مردم [13] پس آنگاه که مردم حق حکومت را اداء کند و حکومت نيز حق رعايا را مراعات نمايد حق در ميانشان قوي و نيرومند خواهد شد... و راه و رسمها درست در مجراي خويش به کار مي افتد بدين ترتيب زمان صالح مي شود به بقاء دولت اميدوار بايد بود و دشمنان مايوس خواهند شد. اما آنگاه که مردم بر والي خويش چيره گردد و يا اگر زمام دار و رهبر بر مردم اجحاف نمايد، بين اين دو اختلاف می افتد... نشانه هاي ستم و جور آشکار خواهد گرديد دستبرد در برنامه هاي ديني بسيار مي شود و جاده هاي وسيع سنن و آداب مذهبي متروک خواهد ماند بر طبق هوی و هوس عمل مي کنند و احکام خداوند تعطيل مي گردد و بيماري هاي [اخلاقي] بسيار خواهد شد [و کسی] از حقوق بزرگي که تعطيل مي شود و باطل هاي عظيمي که رواج مي يابد وحشتي نمي کند. در چنين وضعي نيکان خوار و ذليل گردند و اشرار و بدان عزيز و قدرتمند شوند و مجازات هاي الهي بر بندگان بزرگ مي نمايد.

بخش دوم: نصيحت حضرت امير در شرايط کنونی
در اين هنگام بر شما لازم است که يکديگر را بر اداء اين حقوق نصيحت کنيد و به خوبي در انجام آن همکاري نمائيد... بلي از حقوق واجب خداوند بر بندگان اين است که به اندازه توانايي خود در خيرخواهي و نصيحت بندگانش کوشش کنند و در راه برقراري حق در ميان خود همکاري نمايند [و نيز توجه داشته باشيد] هيچگاه نمي توان کسي را يافت هر چند در مقام و منزلت بزرگ باشد و سابقه دار در دين در انجام حقي که به عهده دارد نياز به کمک نداشته باشد. (قابل توجه کسانی که خود يا برخی را فراتر از نقد و نصيحت می دانند!!!) و همچنين هرگز کسي را نتوان پيدا نمود هر چند مردم او را کوچک شمارند و با چشم حقارت وي را بنگرند که در کمک کردن به حق يا کمک به او در انجام حق از او بي نياز بود.

بخش سوم: انذار و تذکار به برخی زمان داران و رهبران
[ بدانيد] از بدترين حالات زمامداران و رهبران در پيشگاه صالحان اين است که گمان برده شود آنها فريفته تفاخر گشته و کارشان شکل تکبر به خود گرفته...

بخش چهارم: نظر حضرت علی در مورد خون ريزی به ناحق حکومت
... بپرهيز از خون ها و خونريزي هاى بناحق. زيرا هيچ چيز، بيش از خونريزى بناحق، موجب كيفر خداوند نشود و بازخواستش را سبب نگردد و نعمتش را به زوال نكشد و رشته عمر را نبرد. خداوند سبحان، چون در روز حساب به داورى در ميان مردم‏پردازد، نخستين داورى او درباره خون هايى است كه مردم از يكديگر ريخته‏اند. پس ‏مباد كه حكومت‏خود را با ريختن خون حرام تقويت كنى، (قابل توجه کسانی که استحکام حکومت را به هر وسيله ای خواهانند) زيرا ريختن چنان خونى‏نه تنها حكومت را ناتوان و سست‏ سازد، بلكه آن را از ميان برمى‏دارد يا به ديگران‏مى‏سپارد...»

بخش پنجم: خبر خوب حضرت امير برای ستم ديدگان
... و آن که بر بندگان خدا ستم کند خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد بود، و آن کسی را که خدا دشمن گیرد دلیلی از وی نپذیرد و او با خدا سر جنگ دارد، تا آنگاه که باز گردد و توبه کند، و هیچ چیز چون ستم کردن، نعمت دادن خدا را دگرگون نمی کند، و کیفر او را نزدیک می آورد، که خدا شنوای دعای ستم دیدگان است و در کمین ستمکاران!

مرجع: بخش های اول تا سوم، خطبه 216

۲ نظر:

  1. delam arom shod in harf ha ro khondam
    inke khoda ham ba mast behtarin deldari e mamnon

    پاسخحذف
  2. http://www.d1rooz.blogfa.com
    خوبی ؟ ممنون از وبلاگ قشنگت .. من با اجازت به همین یه مطلبت یه انتقادی داشتم ، خوشحای میشم نظرت را بدی
    http://www.d1rooz.blogfa.com

    پاسخحذف