بخش اول: پيش بينی حضرت امير از شرايط امروز ايران
از ميان حقوق خداوند بزرگترين حقي را که فرض شمرده است حق زمامدار بر مردم و حق مردم بر والي و حاکم است. اين فريضه اي است که خداوند براي هر يک از زمامداران و مردمان بر ديگري قرار داده است... مردم هرگز اصلاح نمي شود جز با اصلاح شدن زمامداران. و زمامداران اصلاح نمي گردند جز با استقامت مردم [13] پس آنگاه که مردم حق حکومت را اداء کند و حکومت نيز حق رعايا را مراعات نمايد حق در ميانشان قوي و نيرومند خواهد شد... و راه و رسمها درست در مجراي خويش به کار مي افتد بدين ترتيب زمان صالح مي شود به بقاء دولت اميدوار بايد بود و دشمنان مايوس خواهند شد. اما آنگاه که مردم بر والي خويش چيره گردد و يا اگر زمام دار و رهبر بر مردم اجحاف نمايد، بين اين دو اختلاف می افتد... نشانه هاي ستم و جور آشکار خواهد گرديد دستبرد در برنامه هاي ديني بسيار مي شود و جاده هاي وسيع سنن و آداب مذهبي متروک خواهد ماند بر طبق هوی و هوس عمل مي کنند و احکام خداوند تعطيل مي گردد و بيماري هاي [اخلاقي] بسيار خواهد شد [و کسی] از حقوق بزرگي که تعطيل مي شود و باطل هاي عظيمي که رواج مي يابد وحشتي نمي کند. در چنين وضعي نيکان خوار و ذليل گردند و اشرار و بدان عزيز و قدرتمند شوند و مجازات هاي الهي بر بندگان بزرگ مي نمايد.
بخش دوم: نصيحت حضرت امير در شرايط کنونی
در اين هنگام بر شما لازم است که يکديگر را بر اداء اين حقوق نصيحت کنيد و به خوبي در انجام آن همکاري نمائيد... بلي از حقوق واجب خداوند بر بندگان اين است که به اندازه توانايي خود در خيرخواهي و نصيحت بندگانش کوشش کنند و در راه برقراري حق در ميان خود همکاري نمايند [و نيز توجه داشته باشيد] هيچگاه نمي توان کسي را يافت هر چند در مقام و منزلت بزرگ باشد و سابقه دار در دين در انجام حقي که به عهده دارد نياز به کمک نداشته باشد. (قابل توجه کسانی که خود يا برخی را فراتر از نقد و نصيحت می دانند!!!) و همچنين هرگز کسي را نتوان پيدا نمود هر چند مردم او را کوچک شمارند و با چشم حقارت وي را بنگرند که در کمک کردن به حق يا کمک به او در انجام حق از او بي نياز بود.
بخش سوم: انذار و تذکار به برخی زمان داران و رهبران
[ بدانيد] از بدترين حالات زمامداران و رهبران در پيشگاه صالحان اين است که گمان برده شود آنها فريفته تفاخر گشته و کارشان شکل تکبر به خود گرفته...
بخش چهارم: نظر حضرت علی در مورد خون ريزی به ناحق حکومت
... بپرهيز از خون ها و خونريزي هاى بناحق. زيرا هيچ چيز، بيش از خونريزى بناحق، موجب كيفر خداوند نشود و بازخواستش را سبب نگردد و نعمتش را به زوال نكشد و رشته عمر را نبرد. خداوند سبحان، چون در روز حساب به داورى در ميان مردمپردازد، نخستين داورى او درباره خون هايى است كه مردم از يكديگر ريختهاند. پس مباد كه حكومتخود را با ريختن خون حرام تقويت كنى، (قابل توجه کسانی که استحکام حکومت را به هر وسيله ای خواهانند) زيرا ريختن چنان خونىنه تنها حكومت را ناتوان و سست سازد، بلكه آن را از ميان برمىدارد يا به ديگرانمىسپارد...»
بخش پنجم: خبر خوب حضرت امير برای ستم ديدگان
... و آن که بر بندگان خدا ستم کند خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد بود، و آن کسی را که خدا دشمن گیرد دلیلی از وی نپذیرد و او با خدا سر جنگ دارد، تا آنگاه که باز گردد و توبه کند، و هیچ چیز چون ستم کردن، نعمت دادن خدا را دگرگون نمی کند، و کیفر او را نزدیک می آورد، که خدا شنوای دعای ستم دیدگان است و در کمین ستمکاران!
مرجع: بخش های اول تا سوم، خطبه 216
delam arom shod in harf ha ro khondam
پاسخحذفinke khoda ham ba mast behtarin deldari e mamnon
http://www.d1rooz.blogfa.com
پاسخحذفخوبی ؟ ممنون از وبلاگ قشنگت .. من با اجازت به همین یه مطلبت یه انتقادی داشتم ، خوشحای میشم نظرت را بدی
http://www.d1rooz.blogfa.com