tag:blogger.com,1999:blog-23674238.post1407222264446400430..comments2023-03-15T15:07:21.921+03:30Comments on خشم شب: احتمالات، شبهاحتمالات و جهان هستیMasoud Gheysarihttp://www.blogger.com/profile/09416008057808875208noreply@blogger.comBlogger9125tag:blogger.com,1999:blog-23674238.post-87030684008209326672011-09-06T13:07:51.304+04:302011-09-06T13:07:51.304+04:30باسلام
وبلاگتون رو امروز دیدم(در مورد برنامه نویسی...باسلام<br />وبلاگتون رو امروز دیدم(در مورد برنامه نویسی و موبایل سرچ می کردم) و تیتر این پستتون رو نگاه کردم ، این بود که مشتاق شدم بخونمش .<br />من هم قبلا به این موضوع فکر کرده بودم و از اینکه می بینم استدلال و طرز فکر مشابهی داریم خوشحالم . <br />یه موردی که من بهش رسیده بودم (در خصوص بحث جبر و اختیار) این بود که همه ما قبول داریم که نویز (مثل نویز الکتریکی و مغناطیسی) یه پدیده تصادفیه که ناشی از هزاران و شاید بی نهایت منبع مختف باشه. یعنی یه بی نظمی کامل داره . اما نکته جالب اینجاست که اگر نمودار چگالی طیفی نویز (یعنی نمودار ستونی دامنه نویز بر حسب فرکانس) رو تو یه بازه زمانی (مثلا 1 ساعت) رسم کنیم همیشه یه فرم ثابت داره که نویز هایی با منشاء طبیعی اون فرم ثابتش یه فرم منحنی نرمال یا همون نمودار زنگوله ای هست !!! یعنی این پدیده های به ظاهر تصادفی تو طبیعت در مقیاس کلان یه شکل منظم دارند !<br />مورد دیگه ای که احتمالا باهاش آشنا هستید اینه که اگر یه سکه "سالم" رو پرتاب کنیم احتمال شیر و خط 50 درصد هست. اما نکته جالبتر اینه که اگر سکه رو شما به تعداد زیادی پرتاب کنید ، حتما نصفشون شیر و نصفشون خط میشه !!! فرضا اگر 1000 بار سکه رو پرتاب کنید حدود 500 دفعه رو و 500 دفعه خط میاد و هرچی تعداد پرتاب ها بیشتر بشه این 50 درصد هم دقیق تر محقق میشه و به طور ریاضی اثبات شده اگر تعداد به سمت بی نهایت میل کنه ، تعداد شیر ها دقیقا برابر تعداد خطها میشه !<br />موردهای دیگه ای هم هست که مربوط به خود انسانها میشه . مثلا نمودار پراکندگی قد افراد یک جامعه (جامعه نسبتا بزرگ با مثلا 1 ملیون جمعیت) رو در نظر بگیرید . منحنی یه شکل زگوله ای داره و اصلا برای همین بهش میگن نرمال . یعنی تعداد کمی افراد کوتاه قد ، تعدا کمی افراد بلند قد و تعداد زیادی افراد با قد متوسط وجود داره . این در حالی هست که میدونیم1. قد افراد یه مقوله ژنتیکی هست و فرزندی که پدر مادر بلند قدی داره (با فرض اینکه اجدادش هم نسبتا بلند قد بودن) قطعا قد بلندی خواهد داشت. 2. انسان ها دارای اختیار هستند (وجود اختیار نیاز به اثبات نداره همونطور که خود وجود داشتن هم نیاز به اثبات نداره و امر بدیهی هست) با توجه یه این موضوع آیا امکان نداره که افراد بلند قد با همدیگه ازدواج کنن و افراد کوتاه قد با هم قداشون ؟ اگر این اتفاق بیوفته دیگه پراکندگی قد به صورت زنگوله ای نمیشه بلکه به شکل کوهان با دوتا قله در میاد . ولی در هیچ جامعه ای این اتفاق نیوفتاده ! در مورد وزن ، میزان هوش و غیره هم این کاملا مصداق داره .<br />اخیرا هم توی یکی از سخنرانی های TED شنیدم(این TED سخنرانی های خیلی جالبی داره ، اگه وقت دارید چندتاشو دانلود کنید ببینید) که عمر و وضعیت اقتصادی شرکتهای بزرگ یه نمودار یکسان و شبیه نمودار عمر جانداران داره !!!farzadswhttps://www.blogger.com/profile/17814341488497704470noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-23674238.post-23752504159314879652011-07-09T19:31:20.329+04:302011-07-09T19:31:20.329+04:30۱. من که به شما اثبات کردم که به سمت بینهایت میل ...۱. من که به شما اثبات کردم که به سمت بینهایت میل نمیکند، بلکه واقعاً بینهایت است! و شما در مورد قطرهی باران نظر من را پذیرفتید! مطمئن باشید من خوب تفاوت میان بیشمار، میل کردن به سمت بینهایت و بینهایت را درک میکنم.<br /><br />۲. شما یا به خودتان زحمت نمیدهید که مطلب را دقیق بخوانید، یا واقعاً منظور من را متوجه نمیشوید، یا اینکه نمیخواهید بفهمید و سعی میکنید با دستکاری صحبت من، مطلب را نادرست جلوه بدهید. من کی چنین چیزهایی را که شما ادعا میکنید گفتم؟<br /><br />من که به وجود خداوند ایمان دارم و مسلمان هستم، اعلام میکنم اگر کسی بتواند من را قانع کند که در اشتباهم، بلافاصله از دین خود دست برمیدارم. و با وجود اینکه مرتد و اعدام خواهم شد سعی خواهم کرد همگان را نیز از دلیل ارتداد خود آگاه سازم. چرا که ایمانی که به دست آوردهام با تفکر و تحقیق بسیار همراه بوده که خداوند توفیق آنرا به من داده است.<br /><br />اما من، برای اثبات صحبت خودم و نفی ادعای دیگران، متوسل به دلایل منطقی و بحثهای علمی میشوم و سعی میکنم منظور طرف مقابل را، هر چند نظرش برخلاف من هست، به طور کامل درک کنم، بعد شروع به پاسخ دادن و رد مطالب وی میکنم. حتی گاهی اوقات برخی شبهاتی که خود شخص در مورد آنها فکر نکرده و مطرح نکرده است را خودم مطرح میکنم!<br /><br />اگر بنا باشد که هر کسی برای گریز از پاسخگویی، وانمود کند که منظور گوینده را نفهمیده و یا دست به مغلطه و ربط دادن چیزهای بیربط بزند یا مطالب گوینده را تحریف کند، که هیچ بحث منطقی پیش نخواهد آمد!<br /><br />من به این خاطر به سؤالات شما پاسخ دادم که دیدم منطقی و بیطرفانه بحث میکنید. وگرنه بسیاری از اینگونه نظرات را که از جنس نظرات اخیر شما هستند در <a href="http://blog.gheysari.com/2011/05/blog-post_28.html" rel="nofollow">این مطلب</a> منتشر کردهام که میتوانید بخوانید.<br /><br />ای کاش قبل از آنکه حرف بزنیم، فکر کنیم.Masoud Gheysarihttps://www.blogger.com/profile/09416008057808875208noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-23674238.post-12137046830411314862011-07-09T18:41:23.046+04:302011-07-09T18:41:23.046+04:30به نظر من، شما یک اشتباه عمده دارین، در مورد 1، او...به نظر من، شما یک اشتباه عمده دارین، در مورد 1، اولا اینطور نیست که حالت ها بی نهایت "باشه" حالت های ممکن به سمت بی نهایت میل می کنه، و احتمال به صفر میل می کنه. و این با صفر مطلق متفاوته. <br />حالا ضعف ما در شمارش این حالات دلیل بر بی نهایت بودن که نیست.<br />2.احتمالات بر اساس استقراست، یعنی اگر قرار باشه شما با علم احتمالات، نتوان وقوع یک واقعه در هستی را توجبه کرد، دیگر آن علم معتبر نیست! که حالا بخواهیم بگوییم علم نقض شد پس خدا هست.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-23674238.post-5379630135561757482011-07-09T17:55:38.235+04:302011-07-09T17:55:38.235+04:30«2. من متوجه نمیشم، چطور از اینکه دامنه یه چیزی بی...«2. من متوجه نمیشم، چطور از اینکه دامنه یه چیزی بی نهایته، این نتیجه رو میشه گرفت که وقوع «هر یک» از ممکنات اون دامنه، خالق متفکری نیاز داره؟<br />یعنی می خوام بگم حالا کی گفته که ما موجودات کامل و یا این جهان، جهان منظمی است. شما مشاهده می کنید اطرافتون رو، بر اساس اون نظم رو تعریف می کنید، بعد نتیجه میگیرید که اطرافتون منظم خلق شده!»<br /><br />۱. ببینید من فقط یکی از اشتباهاتی که در هنگام مطالعهی جهان هستی در ذهن متفکرین بروز میکند را بررسی کردم. اینکه ممکن است جهان بر اثر تصادف و احتمالات بوجود آمده باشد. برخی (از جمله خود من در سالهای دور) بیان میکنند که با توجه به علم احتمالات، ممکن است جهان هستی که شاهد آن هستیم با تمام پیچیدگیهایش، به طور تصادفی و اتفاقی به وجود آمده باشد. در این مطلب من بررسی کردهام که دامنهی حالتهای ممکن برای پیدایش یک جهان هستی بینهایت است. یعنی مثلاً این جهان میتوانست طوری خلق شود که خورشید به دور زمین بچرخد یا جیوه جامد باشد یا اجسام به جای سقوط به سمت زمین، به سمت بالا بروند! و اگر تمامی این ممکنها را جمع کنید، بینهایت حالت ممکن وجود دارد.<br />خوب علم احتمالات میگوید اگر دامنهی حالات ممکن بینهایت باشد، احتمال بروز اتفاقی هر یک از آنها صفر خواهد بود. یعنی هیچیک از آن حالات اتفاق نخواهند افتاد. پس این جهان هستی که در آن زندگی میکنیم (و یکی از حالات ممکن است) نیز بوجود نمیآمد. و من از این موضوع نتیجه گرفتم که امکان ندارد جهان هستی بر اثر تصادف و اتفاق بوجود آمده باشد.<br /><br />۲. مطلب دیگری هم مطرح شد، دربارهی اینکه اصلاً احتمالات در واقع وجود ندارد! مثالهایی بیان کردم که اگر انسان تمامی قوانین جهان هستی را به طور کامل بشناسد و وسایل اندازهگیری و محاسباتی دقیق و کافی در اختیار داشته باشد، میتواند نتیجهی تمامی رخدادهای به ظاهر تصادفی را محاسبه و پیشبینی نماید. و چیزی که قابل پیشبینی باشد، تصادفی نیست!<br /><br />۳. در مورد منظم بودن جهان، بستگی دارد که نظم و منظم بودن را چطور تعریف کنیم. اگر نظم را به معنای قانون در نظر بگیریم و منظم بودن را به صورت پیروی از قانون تعریف کنیم، بله، نه فقط من، بلکه تمام دانشمندان علم فیزیک که در پی یافتن قوانین حاکم بر جهان هستند ادعا میکنیم که جهان هستی کاملاً منظم و مبتنی بر قانون میباشد. فیزیکدانها معتقدند که تمامی رخدادهای جهان هستی مبتنی بر یک قانون و نظریهی پایهای است به نام نظریهی M که در پی یافتن آن هستند. به همین دلیل است که شتابدهندهی سرن را با هزینهی میلیارد دلاری ساختند تا صحت نظریاتی که کاندیدای نظریهی M بودند را بررسی کنند و در حقیقت «قانون مادر» حاکم بر جهان هستی که سایر قوانین مبتنی بر آن هستند و پایه و بنیان تمامی اتفاقات جهان است را بیابند. همانطور که میبینید این موضوع به مشاهدات ما ربطی ندارد، بلکه بر اساس واقعیات میباشد.<br /><br />و من ادعایی در مورد اینکه ما موجودات کاملی هستیم هم نکردم! خواهش میکنم مطلب را مجدداً و با دقت بیشتر بخوانید. چرا که تمامی این پاسخها در خلال مطلب بیان شده بودند و من اینجا چیزی به مطلب خودم اضافه نکردم و تنها بخشهایی از آن را تکرار نمودم.Masoud Gheysarihttps://www.blogger.com/profile/09416008057808875208noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-23674238.post-1183512201706032482011-07-09T16:40:46.864+04:302011-07-09T16:40:46.864+04:30حرفمو راجع به بارش بارون پس می گیرم. ولی مورد دومش...حرفمو راجع به بارش بارون پس می گیرم. ولی مورد دومش به قوت خود باقیه.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-23674238.post-91543026997947267302011-07-09T16:33:22.233+04:302011-07-09T16:33:22.233+04:301.به نظر من که دارید اشتباه می کنید، سطح زمین X مت...1.به نظر من که دارید اشتباه می کنید، سطح زمین X متر مربع است، سطح مقطع قطره آب هم مشخص است. احتمال اینکه یک قطره آب در نقطه A فرود بیاد، مشخصه.<br /><br />2. من متوجه نمیشم، چطور از اینکه دامنه یه چیزی بی نهایته، این نتیجه رو میشه گرفت که وقوع «هر یک» از ممکنات اون دامنه، خالق متفکری نیاز داره؟<br />یعنی می خوام بگم حالا کی گفته که ما موجودات کامل و یا این جهان، جهان منظمی است. شما مشاهده می کنید اطرافتون رو، بر اساس اون نظم رو تعریف می کنید، بعد نتیجه میگیرید که اطرافتون منظم خلق شده!Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-23674238.post-64881776430857556432011-07-08T06:38:09.475+04:302011-07-08T06:38:09.475+04:30«صحت این فرض از کجا میاد؟»
اکثر پارامترهای جهان خ...«صحت این فرض از کجا میاد؟»<br /><br />اکثر پارامترهای جهان خلقت به خودی خود نامتناهی هستند. به عنوان مثال تعداد مسیرهایی که میتوان از یک نقطه به نقطهی دیگر رسید بینهایت حالت ممکن را شامل میشود.<br /><br />بعلاوه بسیاری از پارامترهای متناهی موجود در جهان هستی، به صورت مقیاسهای پیوسته میباشند. به این معنی که بین هر دو مقدار ممکن، میتوان مقدار دیگری را در نظر گرفت که از یکی بزرگتر و از دیگری کوچکتر باشد. مثلاً تعداد نقاط موجود در فضا یک مقیاس پیوسته است. یک مقیاس پیوسته، دارای بینهایت مقدار ممکن میباشد.<br />البته برخی به اشتباه فضا را مبتنی بر ذرات در نظر میگیرند و اینگونه نتیجهگیری میکنند که هر شیء میتواند مثلاً روی یک اتم و یا روی اتم کناری آن باشد و مابین این دو ممکن نیست. حال آنکه یک اتم میتواند به خودی خود در مختصات میان دو اتم به هم چسبیدهی دیگر قرار گیرد و لذا تصور فضا به عنوان مجموعهای از فضاهای کوچکتر (مثلاً در ابعاد یک اتم - چیزی شبیه به کندوی زنبور عسل) اشتباه است. بلکه فضا حتی در صورتیکه متناهی و محدود باشد، باز هم بینهایت نقطهی ممکن با مختصات متفاوت دارد.<br /><br />وجود پارامترهای نامتناهی و پیوسته در جهان هستی، مؤید این مطلب است که حالات ممکن برای وجود یک شیء بینهایت حالت است.<br /><br />به عنوان مثال: یک قطرهی باران ممکن است در هر نقطهای به زمین بیافتد. از آنجایی که مکان یک مقیاس پیوسته است، لذا بینهایت مکان ممکن برای افتادن آن قطرهی باران وجود دارد و لذا دامنهی حالتهای ممکن برای افتادن یک قطرهی باران بینهایت است.<br /><br />حال اگر مثالهایی چون افتادن قطرات باران (که به تنهایی نامتناهی هستند) را در کنار هم قرار دهیم، دامنهی حالات ممکن برای تمامی رخدادهایی که در جهان هستی بوقوع میپیوندند را نیز بینهایت بدست خواهیم آورد.Masoud Gheysarihttps://www.blogger.com/profile/09416008057808875208noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-23674238.post-89793696203428867022011-07-08T06:08:11.974+04:302011-07-08T06:08:11.974+04:30" چرا که دامنهی حالتهای ممکن برای جهان هستی..." چرا که دامنهی حالتهای ممکن برای جهان هستی و هر یک از مخلوقات آن، یک مجموعه بینهایت است"<br />صحت این فرض از کجا میاد؟Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-23674238.post-13600088262061558302010-09-06T03:56:02.416+04:302010-09-06T03:56:02.416+04:30بسیار عالی بود. کاش همه مثل شما میتونستن این مطلب ...بسیار عالی بود. کاش همه مثل شما میتونستن این مطلب رو خوب درک کنن<br />موفق باشید :)Anonymousnoreply@blogger.com